تأثیر وحشتناک گرمایش جهانی بر زندگی افراد آسیب پذیر در این داستان گیرا از بقا از نویسنده پرفروش بین المللی استیو کول آشکار شده است. وقتی آب سیل به اتاق خوابش در یک مرکز مسکونی برای کودکان معلول میریزد، گایلا به دام میافتد. بچههای دیگر در حالی که گایلا منتظر پدرش بود تخلیه شدهاند، اما اکنون خیابانهای اطراف قطع شدهاند و او تنهاست و هیچ راهی برای خروج ندارد. کلبه موقت جونجون در سیل شسته شده است و او باید برای خواهرش که پس از نوشیدن آب آلوده بیمار است، دارو پیدا کند. در ابتدا به نظر می رسد که این دو جوان اشتراکات کمی با هم دارند و به یکدیگر دلسوزی می کنند، اما با بالا رفتن آب ها، آیا آنها می توانند راهی برای همکاری با یکدیگر برای زنده ماندن پیدا کنند...؟