امروز یک پنجشنبه معمولی است و بالاخره همه چیز باید به حالت عادی بازگردد. به جز اینکه در مورد باشگاه قتل پنجشنبه مشکل هرگز دور نیست. یک پرونده سرد ده ساله آنها را به یک افسانه خبری محلی و قتلی بدون جسد و بدون پاسخ می رساند. سپس یک دشمن جدید الیزابت را ملاقات می کند. ماموریت او؟ بکش…یا کشته شو. همانطور که مورد سرد سفید می شود، الیزابت با وجدان خود (و یک تفنگ) دست و پنجه نرم می کند، در حالی که جویس، ران و ابراهیم با کمک دوستان قدیمی و جدید سرنخ ها را دنبال می کنند. اما آیا باند می تواند معما را حل کند و الیزابت را قبل از حمله دوباره قاتل نجات دهد؟