تغییر رفتار دشوار است ، اما اومارا نشان می دهد که با اتخاذ استراتژی هایی که در علم مغز و رفتار کاملاً پایه ریزی شده است افراد و سازمان ها می توانند با خواسته های دنیای مدرن سازگار شوند. مغز در تجارت اهمیت دارد. مشکل این است که مغز ما دارای تعصبات ، اکتشافات و تمایلات زیادی است که می تواند رفتار و تصمیم گیری را تحریف کند. خبر خوب این است که ما بیشتر از گذشته می دانیم که چگونه اینها کار می کنند. نقطه شروع اوامارا این است که ، همانطور که رفتار ما از ساختار و عملکرد مغز ما ناشی می شود ، بررسی دقیق یک سری آزمایش های مبتنی بر مغز ("عصبی شناختی") جنبه های متداول رفتار انسان مربوط به تجارت و عمل مدیریت را نشان می دهد که می تواند در محل کار استفاده شود. او با نگاه به نوروپلاستیسیته و چگونگی تغییر جابجایی از «ذهنیت ثابت» محدود به «ذهنیت رشد» قادر می سازد. او نشان می دهد که چگونه این رویکرد تغییر طرز فکر - جایی که تمرکز روی کارها و پیشرفت ها بر اساس تلاش است - در سازمانها مقیاس پذیر است. در مرحله بعد ، از آنجا که مغز یک ارگان زنده مانند قلب و ریه ها است ، قبل از بررسی نحوه کنترل کنترل بر رفتار ، ایجاد مقاومت و ایجاد حالتهای مثبت مغز ، نشان می دهد چگونه می توان آن را به بهترین شکل ممکن از نظر جسمی حفظ کرد. او همچنین پیامدهای تجارت سیم کشی مغز ما را برای وضعیت در نظر گرفته و نشان می دهد که چگونه تحقیقات نشان می دهد که می توان پیش فرض های تعصب آمیز در مورد جنسیت و نژاد - و تأثیرگذاری این روی عملکرد را تأثیر گذارد.
در حال بارگذاری...
لطفا منتظر بمانید